واقعا بعضی وقتا یه ضرب المثل هایی هست که آدم رو مجبور می کنن بخوای دور گویندش بگرده
همین ضرب المثل گاهی زین به پشت و گاهی پشت به زین رو میگم ، خیلی جاها صادق بوده واسم ولی این چند روزه بد جوری بهش گیر کردم .
تا همین چند روز پیش اینقدر پروژه و کار بود که من خودم دو تا شون رو رد کردم چون واقعا نمی رسیدم با این اوضاع برسم به کارا و عوضش بی خودی وقتم رو با گشتن و گذروندن وقت توی تلگرام تلف کردم و اونایی رو هم که قبول کرده بودم دست و پا شکسته تحویل دادم .
نمی دونم دلیلش چی هست ولی مطمئنا روزه بودن بی تاثیر نیست ، روزا رو کلا نمی تونم کار کنم از بس هوا گرمه و تشنم میشه ، حتی گاهی اوقات نمی تونم فیلم و سریال های مورد علاقم رو ببینم و بیشتر مجبور میشم بعد از افطار کار کنم که باز اون موقع هم زیاد دست و دلم به کار نمی ره ، هنوز هم دلیل اصلی رو پیدا نکردم .
به هر حال با همه این اوصاف همین پنج شنبه ای که گذشت یه لحظه عصبی شدم و با خودم گفتم ای بابا چرا اینقدر کار رو سرم ریخته و کلی غرغر دیگه و امروز دو شنبه بعد از گذشت چهار روز می فهمم عجب جمله اشتباهی
امروز رو کلا بیکار گذروندم و واسه فردا هم برنامه ای ندارم ، الان دارم حسرت اون دو موردی رو که رد کردم رو می خورم و واقعا بد جوری از خودم بدم می آد ، شاید می شد به یه شکلی با برنامه ریزی درست اون ها رو هم انجام داد .
واقعا هنوز هم نمی دونم چه کاری درست بود ولی هر چی که هست دارم بد جوری حرص می خورم .
امروز رو با چندین نفر کل کل کردم و به لطف دریم ویور و ویژوال سرعت تایپم عجیب زیاد شده و خلاصه بگم که سه به یک هم توی کل کل حریف ندارم .
دلیل اینکه این حرفا رو اینجا می زنم واقعا نمی دونم ، دارم خالی میشم شاید .
به هر حال هیچ وقت هیچ پروژه ای رو هر چند کوچیک ، هر چند بی ارزش و هر چند کم سود رد نکنید ، از کارتون لذت ببرید .
نکته اخلاقی داستان : همیشه به فکر کارتون باشید نه الافی و یل الی تل الی .